الینا الینا ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

الینای مامان

مسافرت نوروزی

  سلام دخترم به خاطر قطع تقریبا دو ماهه اینترنت نتونستم وبلاگت رو آپ کنم مختصر ومفید خاطرات این دو ماه رو برات مینویسم سعی میکنم جبران کنم تعطیلات عید مسافرت کوتاه سه روزه  به همراه عزیز جون و خانواده ام رفتیم       راستی تا یادم نرفته یه عکس از سفره هفت سین خونمون اینجا عکسای مربوط به روز دوم عید دریای نور تو شنها چهار دست و پا به سرعت میرفتی اینکارو خیلی دوست داشتی ومهرسا جان هم که تا بهت میرسید میبوسیدتت داخل پرانتز یه در میون موهاتو میکشید بعد رفتیم روستای لاویج که آب گرم...
19 تير 1392

تب آب بازی

دختر عزیزم خاطره ای که امشب میخوام برات بنویسم تاریخ دقیقش رو نمیدونم ولی فکرمیکنم مربوط به  اواخر فروردین باشه شبی که داشتی دندون درمی آوردی یادمه یکی دو ساعت بعد اینکه خوابیدی تب  کردی وبیقراری می کردی بااینکه بهت تب بر داده بودم تبت قطع نمیشد   منم که دیگه نگرانت شده    بودم و نمی ـ دونستم چکار کنم تو یه تشت کوچیک آب تقریبا ولرم برا پاشویه کردنت ریختم وقتی آب رو  ریختم رو پات از اونجایی که عاشق آب بازی هستی درد دندونت رو فراموش کردی شروع کردی به آب  بازی وچهرت از این رو به اون رو شد انگار نه انگار که تب ...
15 خرداد 1392

تکلم

عزیز دلم سلام کلمه هایی که جدیدا یاد گرفتی(ماه چهاردهم) به ترتیب این سیه: این چیه بله(با حرکت کسره روی ب و ل) : بده بیلا:بیا آبه:آب و شب هجده ام اسفند بود که اولین جمله کوتاهتو گفتی ازخونه عزیز جون مییخواستیم بیایم خونه خودمون لباستو پوشونده بودم وشما پایین نشسته بودی و منتظر بودی بگیرمت بهم گفتی   ماما بیلا     وقتی شنیدم  از خوشحالی  ذوق مرگ شدم الینای گلم  این تلفن رو خیلی دوست داره  وقتی جلوش میذارم گوشی رو بر میداره و به زبون نی نی گونه خودش شروع میکنه به حرف زدن که هیچ  کسی جز خودش زبونش ر...
30 اسفند 1391