زمانی که وجود الینا خانه مان را درخشان کرد
دخترم 25/10/1390بود که قدم های کوچولوت رو در این دنیای زیبا گذاشتی و صفا و صمیمیت خونمون رو دوچندان کردی.تو بهترین هدیه از طرف خدا برای من و بابایی هستی و من و بابایی به خاطر این هدیه آسمونی از خدا متشکریم.اینارو مینویسم که یه روزی بزرگ شدی و خوندی بدونی که چقدر واسه مامانی و بابایی عزیزی. از روز تولدت برات میگم روزی که ماه ها انتظارش رو میکشیدم.از شبش که خواب به چشمام نیومد که بالاخره صبح شد و قبل از طلوع آفتاب نمازم رو خوندم و آماده شدم و ساعت هفت و نیم صبح با بابایی و عزیز جون و خاله معصومه و عمه مرضیه رفتیم بیمارستان فلسفی گرگان .تا کارای بیمارستان تموم بشه و مامانی رو بستری کنن ساعت ده شدکه الینای...
نویسنده :
مامان الینا
1:32
عکس های آتلیه الینا جون در شش ماهگی
عکس های آتلیه الینا جون در چهار ماهگی
چرا الینا الینا شد
سلام به الینای عزیز مامان و بابا برای نامگذاریت کلی فکر کردن. همه اسمای خوشگل دنیا رو برات کاندید کرده بودن.ولی چون شما یه هدیه از طرف خدایی این اسم رو برات انتخاب کردن الینا یعنی هدیه آسمونی
نویسنده :
مامان الینا
12:53